الزامات ژئوپلیتیک و ایدئولوژیک رویکرد صلح جویانه ایران در رابطه با درگیری اخیر قره باغ
مناقشه قره باغ یکی از بحران های قومی پدید آمده در دوران حکومت روسیه تزاری و اتحاد جماهیر شوروی بوده است.پس از استقلال آذر بایجان و ارمنستان اختلافات و درگیری ها میان آذری ها و ارامنه افزایش یافت تا جایی که به معضل غیر قابل کنترل و جنگ خونین میان دو کشور تبدیل شد و در این درگیری ها حدود پنجاه هزار نفر از دو طرف جان خود را از دست دادند و چندین برابر آواره شدند.با تلاش و میانجیگری کشورهای منطقه و سازمان های منطقه ای و بین المللی جنگ فروکش و در سال 1994 آتش بس برقرار شد.با این حال،تلاش های کشورها،مجامع بین المللی و نهادهای منطقه ای برای یافتن راه حل سیاسی جهت تحقق صلح به نتیجه نرسیده است.(حق پناه،روا،1394 :44)
از این رو،با وجود گذشت تقریباً 2 دهه از شکل گیری یک صلح شکننده میان ارمنستان و آذربایجان،همواره درگیری های پراکنده ای در مناطق مرزی میان دو کشور رخ داده است.اما ظاهراً درگیری های نظامی اخیر میان دو کشور،یک تنش مرزی طبیعی به حساب نمی آید و در صورت عدم مهار این بحران شکل گرفته که دولت هایی همچون دولت ترکیه به گسترش آن دامن می زنند،منافع و امنیت ملی برخی از کشورهای منطقه همانند جمهوری اسلامی ایران با مخاطراتی مواجه می شود.
در این راستا،ایران در شرایط کنونی و با در نظر گرفتن ملاحظات ژئوپلیتیک و ایدئولوژیک،خط مشی سیاسی بی طرفانه را در رابطه با این بحران و طرف های درگیر،دنبال می کند.مضاف بر اینکه در راستای مهار این بحران و تحقق صلح و امنیت در منطقه قره باغ در تلاش است.لذا در ادامه به واکاوی دلایل این رویکرد بی طرفانه و صلح طلبانه جمهوری اسلامی ایران در رابطه با درگیری قره باغ از زوایای ژئوپلیتیک و ایدئولوژیک خواهیم پرداخت.
الف) ژئوپلیتیک
1.نگرانی جمهوری اسلامی ایران از تقویت همگرایی رژیم غاصب اسرائیل با دولت آذربایجان
در همین ارتباط ، انشیل بیفر ستون نویس روزنامه صهیونیستی هاآرتض در تحلیلی در این روزنامه نوشت: اسراییل باید در این نزاع در کنار آذربایجان قرار گیرد به دلایل زیر:
اول اینکه آذربایجان درسال های اخیر تامین کننده اصلی نفت اسراییل بوده و این نفت از طریق خط لوله از گرجستان و ترکیه به اسراییل انتقال می یابد.
دوم؛ آذربایجان مقادیر بسیار زیادی سلاح از جمله هواپیماهای بدون سرنشین و سیستم های ضد هوایی از اسراییل خریداری می کند و لذا به مصلحت اسراییل نیست که منازعه آذربایجان و ارمنستان بر سر قره باغ حل و فصل گردد چون به این ترتیب یکی از مشتری های ثابت تسلیحات نظامی اسراییل حذف خواهد شد براین اساس تل آویو باید روابط خود با اذربایجان را حفظ نماید.
سوم؛ اهمیت آذربایجان برای اسراییل در سالهای
اخیر و در پی تیرگی روابط میان تل آویو و آنکارا افزایش یافته است تا جاییکه دیپلمات
های اسراییلی از آذربایجان به عنوان شریک استراتژیک یاد می کنند.
چهارم؛ آذربایجان همسایه و همزمان دشمن ایران است و برای اسراییل «درِ پشتی» به
ایران محسوب می شود.
پنجم؛ آذربایجان امیدوار است و این امیدواری را مسئولانش پنهان نمی کنند که
اسراییل در اینده از خط لوله نفت مذکور برای پمپاژ گازی که از دریای مدیترانه
استخراج می کند استفاده نماید.
ششم اینکه مردم جمهوری آذربایجان به مردم ترکیه به عنوان یک امت برادر می نگرند که
با ارمنستان رابطه برقرار نمی کنند.از سوی دیگر خودداری اسراییل از شناسایی نسل
کشی ارامنه توسط ترکها در دوره جنگ جهانی اول،از دیگر عواملی است که می تواند به
ایجاد روابط استراتژیک اسراییل با آذربایجان کمک کند.(خبرگزاری فارس،1395/01/17)بنابر
این،منافع رژیم غاصب اسرائیل با تداوم این بحران و گسترش نا امنی و جنگ در قره باغ
تامین می شود و گسترش نفوذ این رژیم در آذربایجان،امنیت ملی ایران را تهدید می
کند.
2.تداوم بحران قره باغ،بستر ساز گسترش و حضور گروه های سلفی و افراطی همچون داعش در منطقه
با وجود اینکه اکثر جمعیت جمهوری آذربایجان را شیعیان تشکیل می دهند و از طرفی هم اکثریت جمعیت ارمنستان را مسیحیان تشکیل می دهند،اما لازم به ذکر است که سلفی گری در چند سال گذشته در آذربایجان گسترش یافته و تداوم بحران می تواند افراطی گری و سلفی گری در این منطقه افزایش دهد و مسیر را برای ورود و حضور گروه های افراطی و انحرافی همانند داعش را نه فقط در این منطقه بحرانی،بلکه در کل منطقه قفقاز هموار کند.
به خاطر داشته باشیم که یکی از دلایل گسترش داعش در کشورهایی مانند عراق،سوریه و لیبی و دیگر کشورها،بی ثباتی، ضعف حکومت مرکزی و بحران های شکل گرفته در این مناطق بوده است اما داعش در قفقاز تا کنون موفقیت چندانی برای گسترش نفوذ و حضور نداشته،در عین حال تنها تشکیل یک گروه تروریستی همپیمان با داعش می تواند هزاران عضو از داعش از سراسر جهان را به این منطقه گسیل کند که در این صورت،تهدید تروریستی جدیدی در مرزهای ایران ایجاد می شود.
3.منافع سیاسی و امنیتی مشترک ایران با ارمنستان در قفقاز و خاورمیانه
در چند سال گذشته منافع امنیتی و سیاسی ایران،روسیه و جمهوری ارمنستان در سطح منطقه ای و بین المللی به ویژه در مناطق قفقاز و خاورمیانه،در یک راستا قرار گرفته است.مصداق بارز این امر را به حمایت مشترک ایران،روسیه و ارمنستان از حکومت بشار اسد می توان اشاره کرد.از این رو،شرایط کنونی اقتضا می کند که ایران رویکردی بی طرفانه را در پیش گیرد.
ب) ایدئولوژیک
1.جمعیت اکثریت شیعه در جمهوری آذربایجان
جمهوری آذربایجان ۹۷% مسلمان دارد۸۳% شیعه،۱۴% سنی و ۳% هم غیر مسلماناند.همه شیعیان جمهوری آذربایجان دوازدهامامی هستند.اهلسنت نیز اغلب حنفی و البته اندکی حنبلیاند.(انصاری مهر،26دی1392)لذا در صورت تشدید و تداوم هر گونه درگیری و وقوع جنگ،بسیاری از مسلمانان آذربایجان اعم از اکثریت شیعه و همینطور اهل سنت،جان خود را از دست می دهند.این در حالی است با وجود اینکه از زمان فروپاشی شوروی و استقلال آذربایجان،حکومت سکولار آذربایجان همواره،رابطه مطلوبی با جمهوری اسلامی ایران نداشته،اما ایران از نفوذ معنوی قابل ملاحظه ای در میان مردم برخی جمهوری های استقلال یافته از شوروی،به ویژه ملت آذربایجان برخوردار است و از آنجاییکه میان مردم کشورهای آذربایجان و ایران پیوندهای مذهبی و تاریخی وجود دارد،ایران حاضر به جان باختن نظامیان و غیر نظامیان آذربایجان در جنگ نیست.به همین دلیل در تلاش برای تحقق صلح در قره باغ و پیشگیری از کشته شدن آذری ها و در عین حال ارامنه بوده است.
2.رویکرد سازنده و صلح جویانه جمهوری اسلامی ایران در روابط بین الملل
رویکرد جمهوری اسلامی همواره رویکردی سازنده و صلح جویانه در سطح منطقه ای و بین المللی بوده است.ریشه های این سیاست های صلح جویانه را باید در اثر بخشی دین اسلام که دین صلح،عقل گرایی،هم نوع دوستی و احترام به حقوق پیروان سایر ادیان الهی از جمله مسیحیان است باید جست.که پیگیری در جهت برقراری صلح و کاهش تنش میان دو کشور مسیحی و مسلمان ارمنستان و آذربایجان در همسایگی ایران را می توان بر همین اساس ارزیابی کرد.
3.رویکرد ضد استعماری ایران در مقابل غرب
دولت های غربی با سیاست های استعماری به ویژه ایالات متحده،با وجود تظاهر به اینکه خواهان حل مسالمت آمیز بحران قره باغ هستند اما چه در قالب گروه مینسک و چه در قالب سازمان های بین المللی ،همواره در عدم حل این بحران منافع داشته اند.رویکرد چنین کشورهایی،همانند رویکرد آنها در قبال اختلافات مرزی چین و ژاپن،هند و پاکستان و چنین بحران هایی همچون شبه جزیره کره می باشد و منافع استعماری این قدرت ها از تشدید این اختلافات و بحران ها با توجه به شرایط زمانی،تامین می شود.این در حالی است که منافع جمهوری اسلامی در صورت حل مناقشه قره باغ و تحقق صلح و امنیت در محیط پیرامونی ایران یعنی مناطق قفقاز و خاورمیانه تامین می شود.
با این اوصاف،در مجموع می توان گفت که با توجه به ملاحظات ایدئولوژیک و ژئوپلیتیک،در شرایط کنونی مناطق پیرامونی ایران،منافع و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران با اتخاذ رویکردی بی طرفانه و صلح جویانه در رابطه با درگیری های اخیر میان ارمنستان و آذربایجان تامین می شود و ایران با در نظر داشتن روابط مطلوب خود با جمهوری های ارمنستان و آذربایجان می تواند به عنوان میانجی در رابطه با بحران قره باغ،ایفای نقش نماید.
منابع
-انصاری مهر،رضا(26دی1392)شرایط دینی جمهوری آذربایجان،وبگاه تحلیلی و خبری حقایق قفقاز ،قابل دسترسی در:
-حق پناه،جعفر،روا،سارا(1394)"مداخله خارجی در بحران قفقاز،منافع و امنیت جمهوری اسلامی ایران(مطالعه موردی گروه مینسک)"،فصلنامه تحقیقی،مطالعاتی آذر آران،سال سیزدهم،شماره43 و 42،زمستان.
-خبر گزاری فارس(17فروردین1395)ستون نویس هاآرتض تبیین کرد،منافع 6 گانه رژیم تل آویو در استمرار جنگ میان باکو و ایروان،وبگاه خبرگزاری فارس، قابل دسترسی در:
http://www.farsnews.com