افول «ایران هراسی» چگونه رخ داد؛ با تعامل یا تقابل؟
سیاست تنش زدا و تعاملی دولت یازدهم با جهان، تاریخ مصرف فرایند ایران هراسی را به سر آورده و فرصت نمایش سیمای واقعی و قدرتنمایی جمهوری اسلامی ایران را در نظام بین الملل مهیا ساخته است.
«به سر رسیدن دوره ی ایران هراسی» یکی از مهمترین و کلیدی ترین محورهای سخنان «حسن روحانی» رییس جمهوری در همایش سفیران و رییسان دفترهای نمایندگی جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور بود؛ تحولی که به گفته ی روحانی حاصل تعامل سازنده ی دولت با جهان و حافظ اصول، هویت دینی و ملی و عزت جمهوری اسلامی است.
ایران هراسی که طی بیش از 30 سال گذشته منجر به از بین رفتن بسیاری از فرصت های پیش روی جمهوری اسلامی ایران در عرصه ی بین الملل شده است، طرحی است که کشورهای غربی و برخی دشمنان منطقه یی از ماه های نخست پیروزی انقلاب اسلامی به منظور مقابله با ماهیت استکبارستیز و ضد استبدادی این انقلاب کلید زدند؛ روندی که با همیاری و نقش محوری رژیم صهیونیستی و عملکرد نادرست برخی مسوولان طی سال های گذشته به سرعت رشد کرد اما اکنون با اتخاذ سیاست های هوشمندانه ی مسوولان سیاست خارجی کشورمان بر مبنای الگویی چون تعامل سازنده با جهان به پایان راه خود نزدیک می شود.
این روزها نمود واقعی کمرنگ و کم اثر شدن طرح ایران هراسی را در افزایش سفر گردشگران خارجی به ایران، تمایل کشورهای اروپایی برای همکاری با کشورمان در عرصه های گوناگون به ویژه اقتصادی و دیپلماتیک، علاقه مندی چشمگیر سرمایه گذاران خارجی به حضور و سرمایه گذاری در ایران و ... می توان شاهد بود.
در خصوص نقشه ی راه ایران هراسی، کارکردهای آن، چرایی افول و پیامدهایش چند نکته لازم به یادآوری است:
1- فرایند ایران هراسی از ابتدا به منظور مهار و جلوگیری از عمق بخشی انقلاب اسلامی به پیرامون و ارایه ی چهره یی غیرواقعی و خشن از نظام جمهوری اسلامی ایران مطرح شد. از این منظر، نظامی که بر مبنای استقلال و آزادی پایه ریزی شد به عنوان جریانی معرفی شد که هدفش ایجاد بی ثباتی، ناامنی و تهدید صلح و امنیت بین الملل است.
سال ها است صحنه گردانان صهیونیسم بین الملل در کشورهای غربی با استفاده از ابزارهای رسانه یی و تبلیغاتی خود می کوشند افکار عمومی در جهان را در مسیر ایران هراسی مهندسی و زمینه ی عمومی برخورد با کشورمان را فراهم کنند. همزمان، غرب و حکومت های استبدادی منطقه ی خاورمیانه سیاست های خود را بر مبنای هماوردی با تهران تنظیم کردند. تحمیل جنگی 8 ساله بر کشورمان، حمایت از گروه های مخالف نظام جمهوری اسلامی ایران، تحریم و فشار اقتصادی، تهدید نظامی، تقابل هویتی و فرهنگی و ... برآیندی از همین تقابل و البته ایران هراسی بود.
2- یکی از مهمترین کارویژه های ایران هراسی، کانون توجه قرار دادن ایران و منحرف ساختن افکار عمومی به ویژه در کشورهای اسلامی از مهمترین مساله ی جهان اسلام و خاورمیانه یعنی فلسطین و جایگزین کردن دوگانه ی ایران- اعراب به جای دوگانه ی جهان اسلام- رژیم صهیونیستی بود. به همین دلیل رژیم اشغالگر قدس یکی از سردمداران ترویج و تشدید ایران هراسی در جهان است که از همه ی ابزارهای سیاسی، فرهنگی، رسانه یی و ... خود بهره برده و می برد.
وادادگی بسیاری از کشورهای عربی و بی تفاوتی بیشتر دولت های جهان اسلام در برابر سیاست های تجاورکارانه ی رژیم صهیونیستی نشان از کامیابی های ایران هراسی طی سال های گذشته دارد.
3- غرب طی این سال ها از ترویج چهره یی منفی از ایران بهره های بسیاری برد و در برابر، کشورمان ضررها و آسیب های زیادی را در این زمینه متحمل شد. طی دوره ی یادشده کسب منافع ملی و نیز دفاع از حقوق مشروع جمهوری اسلامی ایران همواره با چالش های زیادی همراه بود؛ چالشی که در پرونده ی هسته یی بیش از پیش بروز یافت. در این فضا تلاش ایران برای استفاده ی صلح آمیز از انرژی هسته یی مهمترین تهدید خاورمیانه معرفی شد و در برابر، جنایت های رژیم صهیونیستی و حتی سرکوب خیزش های مردمی در خاورمیانه به همراه تهدیدهای واقعی و جدی همچون گسترش تروریسم و فعالیت گروه های افراطی زیر سایه ی تهدیدنمایی ایران پنهان شد.
طی این سال ها، دولتمردان ایرانی نه تنها به صورت بهینه و کافی از ابزارهایی چون گونه های دیپلماسی برای پیرایش چهره ی جمهوری اسلامی در جهان بهره نگرفتند بلکه عملکرد برخی مسوولان به ویژه در دولت های نهم و دهم به تخریب چهره ی ایران دامن زد. عملکرد غیرقابل دفاع برخی مسوولان در سیاست خارجیِ یک دهه ی اخیر به ویژه در مورد موضوع هسته یی در تشدید ذهنیت منفی در مورد ایران تاثیر بسزایی داشت. بازی خارج از چارچوب و قاعده ستیز در روابط بین الملل، طرح مسایل غیر ضروری و حساسیت برانگیز و به کاربردن زبانی تند و ادبیاتی غیرقابل فهم برای دنیا پروژه ی ایران هراسی را با توجیه هایی مناسب و مستدل تجهیز کرد.
4- دولت یازدهم اما با آگاهی از پیامدهای کنش های تنش زا در سیاست خارجی، از ابتدای فعالیت خود تعامل و تنش زدایی را به عنوان دستورکار رویکرد خارجی خود برگزید؛ رویکردی که به حق در عمل تحقق پیدا کرد و موجب ترمیم چهره ی مخدوش و اعتبار آسیب دیده ی ایران در نظام بین الملل و کم اثر شدن پروژه ی ایران هراسی شد.
در این فضا، سکانداران سیاست خارجی کشورمان با هدایت رهبر انقلاب گفت وگو با کشورهای 1+5 و شفاف سازی در مورد برنامه ی هسته یی کشورمان را وجه همت خود قرار دادند. نتیجه ی این تلاش ها دستیابی به توافق هسته یی با قدرت های جهانی و فروریختن یکی از مهمترین بهانه ها و ستون های ایران هراسی بود.
جمهوری اسلامی ایران با اتخاذ سیاست اصولی در چارچوب نظام بین الملل توانست دروغین بودن توجیه ها و بهانه های ایران هراسانه را اثبات و توجه جامعه ی جهانی را به مهمترین مساله ی بی ثبات کننده ی منطقه ی بحران خیز خاورمیانه یعنی تهدید گروه های افراطی و تروریستی جلب کند. تصویب طرح رییس جمهوری در سازمان ملل با عنوان «جهان عاری از خشونت و مبارزه با افراط گری» نمود بارز این کامیابی است.
موفقیت بزرگتر پیگیری حقوق و منافع ملی از جایگاه یک قدرت منطقه یی و کشوری تاثیرگذار در عرصه ی بین المللی است که گامی از اصول، آرمان ها و ارزش های جمهوری اسلامی ایران عقب نشینی نکرده است.
جمهوری اسلامی ایران تنها در صورت برخورداری از چنین قدرت و وجهه یی است که می تواند به صورت موثر و پویا اهداف اصیل انقلاب اسلامی چون استکبارستیزی و دستیابی به استقلال واقعی را محقق سازد و به عنوان بازیگری قدرتمند در عرصه ی جهانی ایفای نقش کند. در غیر اینصورت تاکید بر اصولی چون استکبارستیزی تنها جنبه ی شعاری خواهد یافت که به دلیل در اختیار نداشتن ابزارهای قدرت و سربرآوردن دوباره ی ایران هراسی کارکردهایی وارونه خواهد یافت.
از:اعظم حمیدپور، گروه پژوهش و تحلیل خبری ایرنا