عصر چندجانبه گرایی در خاورمیانه
اجرای کامل توافق اخیر هسته ای (برنامه جامع اقدام مشترک) بین ایران و شش قدرت جهانی حس متقابل تهدید بین ایران و آمریکا از سیاست های یکدیگر در مسائل خاورمیانه را کاهش می دهد. این امر ایده “اقدام همگانی” برای حل مشکلات منطقه ای را تقویت می کند و متعاقب آن زمینه برای ظهور یک عصر چندجانبه گرایی در منطقه فراهم می شود.
توافق جامع هسته ای در درجه نخست یک معضل استراتژیک بین ایران و آمریکا را حل کرد. چون آمریکا مهمترین قدرت فرامنطقه ای در خاورمیانه است همین مسئله خود بر نوع و آرایش معادلات سیاسی-امنیتی در منطقه به خصوص در مورد آینده نقش و مشارکت ایران در حل مسائل منطقه ای تاثیرات زیادی خواهد داشت.
با این تحول آمریکا دیگر توجیهی برای تداوم سیاست “تغییر رژیم” علیه ایران یا معرفی این کشور به عنوان منبع اصلی تهدید در منطقه نخواهد داشت. اگرچه امضای این توافق در درجه نخست با هدف رفع به اصطلاح تهدید اتمی ایران صورت گرفت، اما فراتر از آن انتظار فزاینده از تاثیرات مثبت چنین توافقی بر صلح و امنیت منطقه ای و بین المللی است.
با حل این چالش سیاسی-امنیتی منطقه ای و بین المللی، زمینه های لازم در ساختار قدرت آمریکا برای مشارکت گسترده با ایران برای حل مسائل منطقه ای فراهم شده است. در روند مذاکرات هسته ای، کشورهای اروپایی همچون آلمان و انگلیس اولین قدم ها را در این زمینه برداشتند که رفته رفته توسط سایر بازیگران اروپایی مثل فرانسه تکمیل می شود. سایر کشورها همچون چین، روسیه، هند و ترکیه حتی پیش از این بر ضرورت مشارکت با ایران در مسائل منطقه ای تاکید داشتند.
در این شرایط، رژیم هایی عربستان سعودی و اسرائیل، البته با هدف و ماهیت متفاوت، به سختی میتوانند توجیه ضدایرانی با هدف مهار نقش یا بازدارندگی تهدید ایران را در سیاست خارجی خود همانند گذشته پیش ببرند. با تقویت رویکرد تعامل در سیاست خارجی ایران و عملیاتی شدن آن در موضوعات منطقه ای بتدریج صداهای افراط گری این رژیم ها خریداران زیادی در غرب و جهان نخواهند داشت. درواقع مشروعیت تفکر ضرورت مقابله با “تهدید ایران” که موتور محرک تداوم تنشهای منطقهای بوده به چالش کشیده می شود.
از سوی دیگر، اجرای کامل توافق جامع هسته ای ظرفیت جدیدی به نقش منطقه ای ایران داده و همزمان شرایط سیاست داخلی این کشور را برای مشارکت متعادلتر و فعالتر درحل مسائل منطقه ای فراهم کرده است. سفر اخیر دکتر ظریف به کشورهای قطر، کویت، عراق و لبنان در منطقه و در آینده نزدیک به سوریه و روسیه و همزمان ارائه یک طرح تعدیل شده برای حل بحران سوریه که بر راه حل سیاسی و تشکیل دولت وحدت ملی تاکید دارد خود نتیجه این ظرفیت جدید است.
البته اجرای کامل توافق هسته ای، حداقل در کوتاه مدت، منجر به همکاری مستقیم ایران و آمریکا در مسائل منطقه ای نخواهد شد. چون دو کشور همچنان به متحدان منطقه ای خود وفادارند و بسیار محتاط اند تا تعاملات هسته ای آنها به معنای کنار گذاشتن حمایت آنها از این متحدان سنتی تلقی نشود. ایران همچنان به کشورها و گروههای دوست همچون سوریه، عراق و حزب الله و حماس نزدیک است. آمریکا نیز منافع خود را در جذب کشورهای حوزه خلیج فارس و در راس آن عربستان سعودی می داند و به حفظ امنیت اسرائیل شدیدا متعهد است.
اما برداشتن چند قدم اعتماد ساز در مذاکرات هسته ای، ظرفیت جدیدی را در معادلات منطقه ای فراهم کرده است که خود منجر به ظهور یک عصر جدید چندجانبه گرایی و افزایش همکاری های منطقه ای-فرامنطقه ای می شود که در آن ایران و آمریکا از تلاش های جمعی برای حل مسائل منطقه ای با مشارکت همه بازیگران درگیر حمایت می کنند.
شرایط برای پیشبرد چندجانبه گرایی در منطقه نیز بتدریج فراهم می شود. تحولات ژئوپلتیک اخیر در منطقه دولت ها را به سوی سیاست خارجی مستقل با هدف جلب رضایت سیاست داخلی و دفع تهدیدات امنیت ملی هدایت کرده است. اکنون عربستان، ترکیه و مصر سیاست های مستقل خود را نسبت به مسائل منطقه ای دارند، بنحویکه نقش سنتی بازیگران فرا منطقه ای را تحت تاثیر سیاست های خود قرار می دهند. مثلا بسیاری معتقدند که بدون همکاری ایران و عربستان بحران سوریه یا یمن حل نمی شوند.
از سوی دیگر، مهمترین بازیگر خارجی منطقه یعنی آمریکا در حال شیفت از سیاست سنتی یکجانبه گرایی و تشویق همکاری های منطقه ای است. مثلا باراک اوباما در ملاقات با سران کشورهای عربی حوزه خلیج فارس تاکید کرد که ایران تهدید واقعی نیست و بعضا آنها باید به مسائل داخلی خود هم توجه کنند. یا اخیرا اوباما به رژیم اسرائیل در مورد عواقب خطرناک اخلال در تصویب توافق هسته ای برای امنیت اسرائیل هشدار داد که این خود نشان از تغییر در برداشت های آمریکا نسبت به ایران است.
این چندجانبه گرایی اکنون در سه زمینه قابلیت عملیاتی شدن دارد. نخست، مبارزه با تروریسم و افراط گرایی از نوع داعش، القاعده، جبهه النصره و غیره که اکنون به یک تهدید بین المللی تبدیل شده است. مبارزه با این نوع تروریسم نیاز به اقدام همگانی و همکاری بین بازیگران منطقه ای-فرامنطقه ای دارد. در این ارتباط پیشنهاد جواد ظریف برای تاسیس یک “مجمع گفتگوی منطقه ای” بین کشورهای منطقه و جهان اسلام مهم است که می تواند در مرحله بعد به “مجمع گفتگوی منطقه ای-بین المللی” برای حل اینگونه مسائل اضطراری ارتقا یابد.
دوم، حل بحران های منطقه ای مثل سوریه و یمن که اکنون مشخص شده بدون پذیرش یک راه حل سیاسی میانه و قابل قبول برای همه ممکن نیست. این مهم تنها در نتیجه اقدام جمعی و همکاری همزمان بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای برای تشکیل و تداوم یک دولت فراگیر و وحدت ملی در این کشورها امکانپذیر است.
سوم، تشویق اقدام جمعی برای تشکیل یک خاورمیانه عاری از تسلیحات کشتار جمعی است. دسترسی اسرائیل به تسلیحات اتمی حس عمومی ناامنی موجود نسبت به این رژیم را در منطقه و به خصوص در ایران تقویت می کند. این مسئله از یک دیدگاه صلح و امنیت منطقه ای، مانع از حل پایدار مشکلات کلان منطقه ای مثل مسئله فلسطین می شود که به گونه ای به سیاست های داخلی کشورها و متاقبا تاثیرگذاری بر اصول سیاست خارجی آنها در منطقه مرتبط است.
با اجرای کامل توافق هسته ای بهانه های مبتنی بر ضرورت بازدارندگی و یا توازن قدرت ایران رفع می شود. این خود ظرفیت جدیدی را برای همکاری کشورهای منطقه ای و فرامنطقه ای فراهم می کند تا فشار بیشتری بر رژیم اسرائیل برای برداشتن قدم های جدی در این زمینه بیاورند.
حل مسائل جاری در منطقه نه به ایفای نقش یکجانبه بازیگران منطقه ای و
فرامنطقه ای مثل ایران و عربستان یا آمریکا و روسیه، بلکه در تقویت ظرفیت
همکاری منطقه ای-فرامنطقه ای و در یک قالب مشارکتی و چندجانبه امکانپذیر
است. این مهم نیاز به توسعه فرهنگ چند جانبه گرایی در منطقه خاورمیانه
دارد. اجرای کامل توافق هسته ای ایران قدم بزرگی در خروج از تفکر یکجانبه
گرایی موجود در منطقه و رشد چندجانبه گرایی است.
دکتر کیهان برزگر