بحران سوریه؛ افول آمریکایی؛ بهرهبرداری روسی
گروه بینالملل خبرگزاری فارس – محمد اولیایی:
رسیدن بحران سوریه به نقطهای که در آن همپیمانان اروپایی ایالات متحده
را با سیل مهاجران روبرو ساخت از یک سو و انفعال و ناکار آمد بودن ائتلاف
به رهبری ایالات متحده برای مقابله با گسترش داعش از سوی دیگر موجب گردیدند
تا فضای مناسبی برای نقش آفرینی روسیه فراهم گردد. عدم توانایی ایالات
متحده به عنوان ابر قدرتی که ادعای تسلط بر سیستم بینالمللی را دارد، در
کنترل آشوبهای ایجاد شده در سیستم تابعه خاورمیانه که تبعات آن دامنگیر
سایر مناطق جغرافیایی نیز شده است، افول بیش از پیش قدرت این کشور را در حل
منازعات بینالمللی نشان میدهد. در واقع استراتژی ایالات متحده مبنی بر
استفاده از نیروهای همپیمان این کشور برای کنترل امور در مناطق، نتایج
فاجعه باری را در پی داشته است. در دوران افول هژمون، این فرصت برای قدرتهای بزرگ
فراهم میشود تا با استفاده از این خلاء، جایگاه خود را در هرم قدرت ارتقا
بخشیده و قدرت مسلط را با چالش مواجه سازند. پس از پایان جنگ سرد و فروپاشی
شوروی، به مدت بیش از یک دهه ایالات متحده با استفاده از ضعف سایر
قدرتهای بزرگ در جهت تحمیل خواستهها از طریق یکهتازی و یکجانبهگرایی
در هر آنجا که صلاح میدید عمل مینمود، اما ضعف اقتصادی به همراه
هزینههای جنگهای افغانستان و عراق و همچنین دخالتهایی بدفرجام همانند
آنچه در لیبی رخ داد، توامان با درخشش ستاره چینی در سپهر سیاست بین الملل و
تلاش روسیه برای احیای جایگاه خود، موجب گردید که برای نخستین بار پس از
سقوط شوروی، روسیه دخالتی را در سطح بالا و در فاصله دور از مرزهای خود و
در جایی که ایالات متحده ائتلافی را شکل داده و مشغول حمله است، تدارک
ببیند. در این رابطه چند نکته قابل تامل است: اول اینکه راهبرد خاورمیانهای
اوباما با مشکلات اساسی مواجه شده است چرا که از انفعال و مماشات این کشور و
بعضا حتی ارسال کمک آنها برای داعش، نیات این کشور را برای مقابله با این
گروه تروریستی با سوالات جدی روبرو ساخته است. از طرفی نیز به علت مشکلات
اقتصادی داخلی و تجربههای پیشین به نظر نمیرسد که دولت آمریکا بتواند
مردم خود را برای دخالت در سوریه توجیه نماید، لذا مجموعه این انفعالها
سبب گردیده است که روسها از این ضعف راهبردی نهایت بهره برداری را
بنمایند. دوم اینکه تعین اهداف و
اولویتبندی آنها بر اساس اهمیت به همراه اتخاذ راهبردهای مناسب برای نیل
به آنها از ویژگیهای یک سیاست خارجی موفق محسوب میشود. ایالات متحده هنوز
به درستی نمیداند که در مواجهه با تروریسم در دو کشور عراق و سوریه
میبایست دقیقا به چه صورت عمل نماید. تناقض رفتاری ایالات متحده در این دو
کشور و نداشتن یک راهبرد شفاف و حضور تناقضآلود متحدین منطقهای آن سبب
شده است که روسیه با تعیین هدفی واضح که همان حمایت از حکومت اسد است و
مشخص نمودن دشمن، که مخالفان دولت اسد هستند، راهبرد حملات گسترده و سنگین
هوایی را به همراه پشتیبانی از حرکت نیروهای زمینی در دستور کار خود قرار
دهد و در مدتی کوتاه ضربات سنگینی را به مخالفان وارد آورد. سوم اینکه از منظر رئالیسم
نوکلاسیک دخالت نظامی روسیه در سوریه در صورت همراه شدن آن با توجیهات
استراتژیک مناسب میتواند عامل موثری در تقویت انسجام درونی و افزایش بسیج
منابع برای کماثر نمودن تحریمهای اعمال شده براین کشور گردد. محبوبیت
بالای پوتین در داخل به همراه اشتیاق وی برای بازگرداندن روسیه به جایگاه
واقعی خود، جسارت لازم را به وی برای اتخاذ تصمیمات سخت داده است. چهارم اینکه دخالت نظامی روسیه و
تلاش جدی آن برای حل مسئله تروریسم در سوریه و سپس در عراق، این پیام را به
کشورهای اروپایی میدهد که از این پس دیگر این آمریکا نخواهد بود که به
تنهایی به حل معضلات بین المللی پرداخته و قوانین بازی را تعیین مینماید
بلکه ملاحظات روسها نیز میبایست در نظر گرفته شود. از طرف دیگر موفقیت
روسیه در حل بحران و توقف مهاجرت مهاجران به اروپا میتواند زمینه نزدیکی
دوباره روسیه و اروپا را فراهم آورد. پنجم اینکه ورود احتمالی چین و
مشارکت آن در حمله به مخالفان حکومت اسد در سوریه میتواند این پیام واضح
را به ایالات متحده ارسال دارد که صفبندی جدید و جدی در مقابل آن در حال
شکلگیری است که با صراحت اهداف خود در کیلومترها دورتر از مرزهای خود را
پیگیری مینماید و به هشدارهای آمریکا در این زمینه کاملا بی توجه است. ششم اینکه به نظر در آینده نزدیک
ایالات متحده تلاش خواهد نمود تا با پیشنهاد ایجاد اتحاد با روسیه تا حدی
یکهتازی میدانی روسها را مهار نماید. به نظر میرسد آنها در این راه از
حل و فصل کامل بحران اوکراین به عنوان وجهالمصالحه استفاده نمایند. در پایان میتوان عنوان داشت که تغییرات تدریجی در
سلسله مراتب قدرت جهانی که در پی افول قدرت ایالات متحده و عدم تمایل آن
برای درگیر شدن مستقیم در مسائل منطقهای نمود یافته، موجب شده است تا
روسها از این خلاء به وجود آمده نهایت بهره را برده و هژمونی خودخوانده
ایالات متحده را با چالش مواجه سازند و بکوشند که جایگاه خود را در این
سلسلهمراتب باز یابند. در واقع سردرگمی استراتژیک به همراه تناقضات آشکاری
که در ائتلاف علیه داعش وجود دارد، موجب گردیده است که در بازه زمانی بیش
از یک سالی که از آغاز حملات ائتلاف علیه داعش میگذرد، هیچ موفقیت چشمگیری
بدست نیاید و آغاز مهاجرتهای گسترده به اروپا و تبدیل آن به بحرانی برای
این قاره، ناکار آمدن بودن حملات را به خوبی آشکار نماید و موجب شود که
آمادگی ذهنی برای حضور کشوری که توان خاتمه دادن به بحران را داشته باشد،
مهیا گردد. در واقع حضور روسیه در سطح بینالمللی، جایگاه ایالات متحده را
با چالش مواجه ساخته و در سطح منطقهای نیز موجبات ناامیدی و سرزنش نمودن
آمریکا توسط همپیمانانش را فراهم آورده است.