۱۶ مهر ۹۴ ، ۱۱:۲۷
آینده جنبشهای مقاومت در سایه تحولات اخیر
دکتر رضا جلالی
آینده تحولات منطقه و چگونگی تغییرات و یا ثبات در نقشه جغرافیای سیاسی خاورمیانه در گرو چند مولفه مهم است که ما در اینجا به سه سرفصل از این مولفههای مهم و تاثیرگذار اشاره خواهیم نمود. باید دانست که مسئله محوری برای ما که از تهران و براساس سنجش منافع ملی خود به تحولات خروشان در خاورمیانه نظر می افکنیم حفظ محور مقاومت که دقیقا مصداق عمق استراتژیک برای ج.ا.ا و همچنین عامل اصلی تغییرات مطلوب برای ما در آینده منطقه پیرامونی ایران است مهم ترین اولویت در افزایش امنیت ملی است و گروهها و جنبشهای مقاومت اصلی ترین بازوی همیاری ایران در پیشبرد گفتمان نظم منطقهای خاورمیانهای برای ساکنین این جغرافیا هستند. سه محور اصلی که در اینجا ما به ارائه و شرح آن خواهیم پرداخت : 1. نتیجه مذاکرات هستهای ایران و قدرتهای جهانی به عنوان یک برنامه سیاسی جامع،2. تشکیل محور سنی برای مهار ایران به رهبری عربستان سعودی و 3. درگیریهای نظامی در منطقه بین النهرین و شمال عراق و شرق سوریه است که میتواند محور عمده نظامی برای تغییرات در چشمانداز جغرافیای سیاسی منطقه خاورمیانه باشد.
1. مذاکرات هستهای: مذاکرات هستهای دارای یک چارچوب مشخص و همچنین سرفصلهایی از پیش مشخص برای رسیدن به یک تفاهم برد-برد برای حل یکی از بزرگترین بحرانهای دیپلماتیک از زمان تاسیس سازمان ملل متحد بوده است،(سازمان ملل متحد را به عنوان مبدا تاریخ موردنظر قراردادیم چرا که بارزترین نشانه عملی تفاهم حفظ جهان براساس نظم یالتا/پوتسدام در پایان جنگ دوم جهانی میباشد.) این مناقشه که در زمان سردمداری نئوکانها در کاخ سفید بروز یافت نشانه عمده تلاش یک جریان سیاسی- امنیتی در ایالات متحده و در همکاری مستقیم با برخی از کشورهای منطقهای مانند رژیم صهیونیستی و عربستان بود که در غایتش توان فرهنگی/سیاسی/امنیتی ایران را نشانه رفته بود. نئوکانها میخواستند در یک حرکت سه ضرب با حمله نظامی به افغانستان و عراق و مهار ایران براساس دکترین مهار همه جانبه آنچه که سیاستگذاران نئومحافظه کار "نظم خاورمیانهای نوین" مینامیدند را اجرایی نمایند،که مسائلی مانند درگیریهای خونین در عراق پس از اشغال و به دنبال آن تلفات بالای نیروهای رزمی آمریکایی و پس از آن مقاومت ایران در برابر تنش هستهای و همچنین نشان دادن توان بالفعل محور مقاومت و گروههای مبارز و تحول خواه در خاورمیانه نخست در جنگ 33 روزه لبنان و پس از آن در درگیریهای غزه موسوم به جنگ22روزه اجرای تام و تمام این طرح ابتر ماند. اما باید دانست که به هرحال مناقشه هستهای ایران که تقریبا یک دهه به طول انجامیده بود میباید در یک زمان مشخص و براساس یک تفاهم سیاسی مورد وثوق برای طرفین به سرانجام برسد. همان گونه که آغاز مناقشه هستهای ایران زاده دوران پسا 11سپتامبری بود، پایان این مناقشه در چندهفته گذشته(البته درصورت اجرایی شدن تمام بندهای برجام و متعهد شدن طرفین به اجرای تمامی تعهدات پذیرفته شده بخصوص توسط ایالات متحده آمریکا) نیز بخاطر تحولی تقریبا هم سطح و نه اگر برابر بود و این تحول جنگهای سوریه و عراق و همچنین ظهور پدیده تروریستی داعش به عنوان نماد تغییرات و جهش ژنتیکی مبارزه جهانی گروههای جهادی/سلفی برضد نظم مستقر منطقهای و جهانی بوده است. ایران در دوران کنونی درحال تلاش برای ایجاد تغییرات منظم و سیاسی از راه بالفعل کردن تمامی امکانات بالقوه ایست که منطقه ما در بطن خود میتواند آن را دارا باشد. تفاهم هستهای میتواند نشانهای از این حکم باشد که ایران در زمان کنونی تنها لنگرگاه مطمئن برای برقراری نظم منطقهای است و نمیتوان با مهار ج.ا.ا روی خوش صلح و ثبات را در یکی از پرتلاطم ترین مناطق تاریخی جهان که از نظر ژئوپلیتیک و دغدغه انرژی ارزان و ممتد نیز مهم است به نظاره نشست.
2. تشکیل محور سنی: عربستان از زمان تشکیل شدن این کشور و ثبات خاندان سعودی با همیاری ایالات متحده همیشه نسبت به توان سیاسی و نظامی ایران و نقش ایران به عنوان ستون ثبات سیاسی در خاورمیانه دارای اضطرابهای خاص و حتی تاحدی تهوع آور بوده است. نفت، شاه کلید تمام توان استراتژیک عربستان است و این کشور بدون دارا بودن این ذخیره ارزشمند هیچگاه نمیتوانست چتر امنیتی ایالات متحده را که اوج آن در عملیات سپر صحرا متبلور شد به چشم ببیند. از طرف دیگر سلاطین سعودی خودرا خادم حرمین شریفین مینامند و بدین خاطر رهبران جهان اهل سنت تاحدودی به برتری معنوی این کشور گردن گذاشتهاند هرچند گروههای سلفی انقلابی مانند القاعده و در راس آن بن لادن با اعلام تلاش برای براندازی خاندان آل سعود این برتری را به چالش کشیدند اما تلاشهای آنان تا کنون به نتیجه موثری دست نیافته است.ثروت عربستان و جایگاه معنوی آن باعث شده است که این کشور بتواند حتی قراردادهای امنیتی برای تامین امنیت خود به هزینه دیگر کشورهای بزرگ سنی را نیز به دست آورد. قرارداد امنیتی عربستان با پاکستان به عنوان یکی از بزرگترین کشورهای مسلمان و هم چنین تنها کشور مسلمانی که دارای سلاح هستهایست و علاوه برآن (براساس برآورد و گزارش مرکز بروکینز در سال2011 میلادی) تنها برقرارکننده چترهستهای برای تامین امنیت عربستان سعودی از همین چشمانداز و براساس همین مولفهها قابل بررسی است. عربستان درچندسال گذشته و بخصوص پس از انقلابات موسوم به بهار عربی با بازی دوگانه انقلاب خوب/انقلاب بد(انقلاب سوریه خوب و انقلاب بحرین بد) و تلاش برای مهار و حتی نابودی محور مقاومت به تلاشهای بسیاری دست زده است. مسلح کردن گروههای سلفی در عراق و سوریه با یاری ترکیه و قطر، ایجاد محور سنی با همیاری کشورهای ترکیه، مصر و تمامی اعضای شورای همکاری خلیج فارس منهای عمان و دادن رشوههای بسیار به کشورهای مختلف اروپایی و آسیایی برای پیوستن به جنبش ایران را مهار کن! (بر اساس اسناد تازه منتشر شده ویکی لیکس)تنها گوشهای کوچک از اقدامات خصمانه عربستان برضد ج.ا.ا میباشد. در زمینه محور مقاومت عربستان با سه رویکرد مختلف در حال پیشروی است : نابودی،مهار،ادغام. در باره مسئله سوریه تاکنون تلاش عربستان نابودی رژیم اسد و حکومت قانونی این کشور بوده است در برابر حزب الله تلاش برای مهار سیاسی این گروه با استفاده از جریانات سیاسی همسو با محور ریاض و درباره گروههای جهادی فلسطین مانند حماس مسئله ادغام این گروهها در محور سنی(با توجه به این ممیزه مهم سنی بودن این گروهها در برابر شیعه بودن حزب الله و علوی بودن اکثر مقامات حکومت سوریه) در دستور کار بوده است. در مورد مسئله حماس میتوان عنوان کرد که تاکنون متاسفانه تلاشهای عربستان با موفقیتهایی همراه بوده که کمک حماس و پشتیبانی معنوی و سیاسی از گروههای مسلح مخالف حکومت اسد،دفاع از محور سنی به رهبری ریاض و منتقل کردن دفاتر این گروه از دمشق به پایتختهای سنی تماما نشانههای شوم این اشتباه استراتژیک حماس میباشد و سفر چندوقت اخیر رهبران حماس به عربستان نشانه کنونی آن.تلاش عربستان برای مهار ایران به آنجا رسیده است که حتی این کشور در حال تلاش برای ایجاد یک محور پنهانی براساس قراردادی نانوشته با رژیم صهیونیستی برای مقابله با تهران است که کمکهای اطلاعاتی اسرائیل به عربستان برای حمله نظامی به یمن(به عنوان سرزمینی که عربستان با چشم پوشی بر واقعیتهای مهم و اساسی آن همچنان ایران را عامل قدرتگیری حوثیها میداند)شاه بیت آن بود.
3. درگیریهای نظامی در بین النهرین: تاریخ از درگیریهای کنونی بین النهرین با دو عنوان یاد خواهد کرد: نخست منحصربه فرد بودن داعش به عنوان متحرکترین و خلاقترین گروه تروریستی در تاریخ جهان که حتی از بسیاری از گروههای تروریستی کمونیستی در طول سده بیستم که با کمک K.G.B اقدام به خرابکاری میکردند ماهرتر و انعطاف پذیرتر بوده است و سپس از ایران به عنوان بهترین و ماهرترین سد در برابر داعش که اگر تلاشهای ج.ا.ا نبود مسلم بود که تا امروز ماشاهد سقوط بغداد نیز بودیم. امروز بدون درنظر گرفتن ائتلاف جهانی به رهبری آمریکا که میتوان گفت سقوط الانبار نماد ناکارآمدی آن بوده است این ایران و محور مقاومت با کمک گروهها و جنبشهای مقاومت مانند حزب الله در مرزهای غربی سوریه با لبنان، سپاه بدر و جنبش حشدشعبی در عراق و هم چنین ارتش سوریه بوده که در طول دوسال گذشته بار اصلی مبارزه زمینی و همچنان تلفات آن را برعهده گرفته است و البته این مبارزهای برای حفظ محور مقاومت و تعیین سرنوشت آینده خاورمیانه است. مسلم است که روزی درگیریهای نظامی بین النهرین به پایان خواهد رسید و از آن مسلمتر اینست که دیگر خاورمیانه بعد از این در گیریها با خاورمیانهای که پیشتر میشناختیم بسیار فرق میکند و تلاش تمامی طرفین درگیر برای رسیدن به این نتیجه براساس براوردها و راهبردهای مطلوب بازیگران مختلف میباشد.
نتیجه: ایران فردای مذاکرات هستهای و تلاشهای محور سنی برای مهار آن و همچنین جنگهای بین النهرین نمیتواند جنبشهای مقاومت و از آن مهمتر خط سیاسی ژئوپلیتیک محور مقاومت را به کناری بنهد؛چراکه بهترین سیاست خارجی برآمده از برآوردهای ژئوپلیتیکی است حتی در دوران پساجنگ سرد و این امری است که رئالیسم به ما نشان میدهد ژئوپلیتیک در بطن خود حامل ساختارهای متنوعی که ساختارگرایان به آنها اشاره میکنند نیز هست. ایران خواهان برقراری یک نظم منطقی براساس خواستها و دل نگرانیهای به حقی است که تا سالهای بسیاری ثبات ایران را به لرزه انداختند،ایران خواهان بازیافتن جایگاه تاریخی خود البته براساس حرکتی مسالمتآمیز است؛ ما میدانیم که نظم کنونی خاورمیانه دیگر نمیتواند برقرار بماند،و از درون وضعیت بالفعل کنونی امور بالقوه بسیاری در تلاش برای بالفعل شدن در حال خزیدن به سوی واقعیت ها هستند.برای ایران تمامی جنبشهای مقاومت که خواهان ایجاد یک خاورمیانه آزاد می باشند در راستای کلی سیاست های آن تعریف میشوند و هیچ مذاکره و مصالحهای هم نمیتواند این واقعیت را تغییر دهد. چراکه این امر جزو اصول بی بدیل و بدون تغییر ما بوده و خواهد ماند.
آینده و تداوم مقاومت در عراق
مقاومت عراق تا زمانی که آمریکا از لاک ریاکاری که در جنگ فرمایشی دارد خارج نشود، ادامه خواهد داشت. آمریکا همچنین باید مسئولیت اجرایی، مبنی بر مشارکت در جنگ زمینی را به جمهوری اسلامی واگذار کند. تنش در عراق یادآور جنگهای نا همتراز چریکی میان آلمان و بلژیک است. ائتلاف هوایی علیه داعش همان ناکامی ائتلاف عربستان و پانزده متحدش علیه یمن را دارد. ائتلاف علیه داعش با حضور چهل کشور فرمایشی هستند و تنها ایران است که با این جریان تروریستی ثروتمند مقابله میکند.
ایالات متحده آمریکا باید بعد از توافق در سیاست خارجی خود، باید سیاست منطقهای خود را جدی بگیرد و به ایران تمکین کند. جمهوری اسلامی ایران باید با ارائه قید و شرطهایی فرماندهی زمینی را به دست گیرد چراکه ایران با گروههای مقاومت همسو توانست از پیشرفت گروههای سلفی شرق و غرب جلوگیری کند.
توافق برجام، برد یا باخت
در علم سیاست باید با رئالیسم و واقعگرایی برخورد شود ما در سیاست مقلد تمام عیار "کنت والتز" هستیم که در سال 1979 میلادی تئوری سیاست بینالملل را با تاکید بر نئورئالیسم، بحث معمای امنیت را در ساختار خود مطرح کرد. به مولفههای علم رئالسیم اشاره شد که از قدرت سیاسی، امنیت ملی، منافع ملی و دیگر مولفهها تشکیل شده است.
ما باید امتیازاتی در مذاکرات با 5+1 میدادیم. ایران 19 هزار سانتریفروژ داد که به 6 هزار تبدیل شد. از 24 نوامبر این عدد از 4500 با چانه زنی به 6 هزار عدد رسید. اورانیوم 20 درصد ایران به 6 درصد و سپس به 5/4 درصد رسید و با چانه زنی به 4.6 درصد رسید. قصد طرف مقابل این بود که ایران را به مخمصهای شبیه به لیبی بیاندازد. اما ایران لیبی نیست که مانند قذافی تمام تاسیسات را تقدیم آمریکاییها کند. جمهوری اسلامی ایران قدرت منطقهای است و ما فردو و آب سنگین اراک را به آزمایشگاه فیزیک و شیمی تبدیل کردیم. ما در آنجا میتوانیم مانند کشورهای دیگر اورانیوم را برای مصارف پزشکی و صنعتی بفروشیم.
در زمان هشت سال دفاع مقدس نیز ایران مجبور به عقبنشینیهایی شد. بعضی از این شرایط برای نجات کشور ضروری است. این ضرورت ایجاد میکند تن به این صلح که از جنس صلح حدیبیه و صلح امام حسن است. در بحث کلیدی نرمش قهرمانامه که توسط مقام معظم رهبری مطرح شد در صدا و سیمای جمهوری اسلامی به آن پرداخت زیادی نشد. باید گفتمانهای کلیدی رهبر انقلاب توسط دانشگاه سیاری به نام صدا و سیما به جامعه ما ارائه بشود.
تنظیم: علیرضا نادری
_______________________________________________________
متن پیش رو، مکتوب سخنرانی آقای دکتر رضا جلالی استاد دانشگاه است که تحت همین عنوان در صدودهمین نشست هم اندیشی موسسه تحقیقات و پژوهشهای سیاسی علمی ندا در تاریخ 6/5/94 ایراد شد.
متن پیش رو، مکتوب سخنرانی آقای دکتر رضا جلالی استاد دانشگاه است که تحت همین عنوان در صدودهمین نشست هم اندیشی موسسه تحقیقات و پژوهشهای سیاسی علمی ندا در تاریخ 6/5/94 ایراد شد.
۹۴/۰۷/۱۶